این روزای مهدیارم
برای مهدیار خان خودم مامانی فدای پسر مهببونم(مهربون).گل پسرم تو خونه تکونی امسال خیلی کمکم کرد از اتاق خودش گرفته تا کمد دیواری اونم قسمت بالایی. ببینین اینجا می خواد بگه من دستم به سقف میرسه اتاقشو ببین همش واسه یه ساعته تمیزی اتاقش خونه تکونی تموم.بریم بعدی... اینجا مهدیار دو تا گلایی که به کمک من از فلکه بسیج چید رو داره نشون میده.ساعت حدود 11 و نیم داشتیم میومدیم خونه که مثه ندیده ها دیدیم که تو فلکه نزدیک خونه گل در اومده .منم از آقای همسری خواستم بایسته تا منو مهدیار گل بچینیم.بماند که دیگه همه ما رو با تعجب نگاه می کردند. اینم از شیرینی نخودچی و شیرینی کشمشی من و مهدیار. که هر دو رو از وبل...