مهديارمهديار، تا این لحظه: 14 سال و 10 روز سن داره

مهدیار نفسمونه

انگری بیردز

1391/12/10 7:50
نویسنده : مامانى مهديار
1,213 بازدید
اشتراک گذاری

برای نفسم مهدیار

دیروز خیلی اتفاقی یه وبلاگ رو باز کردم و دیدم مطلبی در مورد انگری بیردز نوشته .وقتی خوندمش خیلی ناراحت شدم .ناراحت از اینکه چطور دشمن داره به وسیله اسباب بازی هاش ذهن کودکانمان و شاید حتی خودمان را اینگونه خراب می کند.از مامان هستی عزیز خواهش کردم اجازه بدن که اون پست رو تو پست خودم کپی کنم تا تو پسرم عزیزم آگاهی کامل داشته باشی و بدونی دشمن برای نابودی ایران عزیزمان دست به چه کارها که نمی زند...

با تشکر فراوان از مامان هستی نازنین

   حتما بخونید اگر, دلبندتون

"انگری بردز" رو دوست داره . . .

 

بعد از مدتی, یه روز رفتم خرید.

دیدم این ور "انگری برد" اون ور "انگری برد" همه جا "انگری برد"...

                        چرا؟؟؟؟!!!! 

                       kaos licca smiley 033kaos licca smiley 033kaos licca smiley 033                    

 

توی ویترین همه مغازه  این "موجود عجیب" پیدا بود. مخصوصا روی وسایل بچه ها, دختر و پسر نداشت...

 

کفش بچه ها, جوراب بچه ها,شلوار راحتی بچه ها,شورت بچه ها, شلوار بیرونی بچه ها, لباس راحتی بچه ها, لباس بیرون بچه ها, کلاه بچه ها, روسری بچه ها, گل سر بچه ها ووو...........

 

  

 

                                                 

 

انواع لوازم والتحیر از ریز و درشت...

 

انواع اسباب بازی در همه سایز و همه قیمتی       

 

نه فقط در ایران ...

 

این جا "انگری برد"   اون جا "انگری برد"   همه جا "انگری برد" 

 

بخوای نخوای طالب این پرنده خشمگین میشی, حتی اگه مثل من روح لطیفی داشته باشی که از خشم و اخم کلا بیزار باشی.

 

بچه ها که جای خود دارند    ٠٠٠   خیلی راحت مشتاق اون چیزی میشن که چشمشون میبینه.

 

همه "پرنده خشمگین" رو دوست دارند و برای جگر گوشه شون اون چیزی رو که دوست داره می خرند...

 

...برای من واقعا سوال بود که چه رمزی وجود داره که کالایی این چنین دل از همه قشری برده.

 

جنسیت نمی شناسه بزرگ وکوچیک هم حالیش نیست.

 

 

از چند نفر پرسیدم که انگری برد به جز یه بازی کامپیوتری چیز دیگه ای هم هست؟ جواب شنیدم ‌‌‌‌‌

 

                                     نه     !!!!!!!

 

رفتم بازی کردم جذابیت بالایی نداشت,

 

 اما دختر من دست و پا میشکنه که من براش فلان چیز رو "انگری برد" بخرم. بال در میاره وقتی براش می خرم.

 

همه ما به اصطلاح ایرانی ها( فراتر از مرز نمی رم) عاشق شخصیت این بازی کامپیوتری هستیم

 

                                            غافل از اینکه...

 

 این "موجود دلفریب" در آخرین مرحله بازی خود مخاطب عاشق خود را مجبور به ویران کردن مسجد می کند. گنبد,گلدسته , اعتقاد و مذهب ما را ویران می کند. و طفل معصوم ما , که از دوران بارداری و یا حتی قبل از آن برا پروشش برنامه ها ریختیم, اکنون به آسانی خوردن آب مشتاق خراب کردن چیزیست که شخصیت مورد علاقه اش آن را خراب می کند. و در ضمیر او چیز هایی نقش می بندد که سازنده های آن می خواهند.

 

بله "انگری برد" مسجد های ما را نشانه رفته و مشغول ویران کردن و خراب کردن جزی از مذهب ماست و کودکانمان را مقابل اعتقادات ما , مکان اختصاصی ارتباط با یگانه خدای بشر , قرار داده. 

 

لازم نیست حتما شم مذهبی داشته باشی تا متاثر شی, چون در مراحلی برج میلاد تهران رو خراب می کنه. اندکی میهن دوست باشی از هر نزاد یا رنگی , ارغ ملی اجازه نمی ده هنوز هم علاقه مند باشی...

 

چه بسا انگری برد در آینده کارهای دیگری هم کند.

 

هیچ وقت فکر نمی کردم در لحظه ای از زندگی روزمره ام فریب دشمن بزرگم را بخورم و ناغافل خام نقشه از پیش تعیین شده او شوم...

 

       

 

                                                              

 

 

 

 

 

"" جهت اطلاع بیشتر از سایر بازی های تهاجمی به قسمت "صفحات جداگانه" عنوان"توهین هایی که دیده نشدند و فریادهایی که در گلو ماسیدند" مراجعه کنید



       

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامان محمد و ساقی
10 اسفند 91 15:07
سلام عزیزم
رمز رو برات خصوصی گذاشتم.چون دیدم یه داداش داری شاید بتونی به من کمکی کنی.خدا کنه تا شب پت رو بخونی چون میخوام حذفش کنم.
رم درد میکنه میام بعد این پست رو کامل میخونم


سلام.ممنونم.اومدم خوندم و نظرم رو دادم.ایشالا هر چه سریع تر حالت خوب بشه عزیزم
مامان محمد و ساقی
10 اسفند 91 21:18
سلام عزیزم
اول در مورد این مطلبت بگم که چند روز پیش محمد هم به من گفت که مامان اینیه بازیه تهاجمیه.ما بازیشو انجام دادیم ولی به مراحل آخر نرسیدیم
خدا ازشون نگذره.بیشتر ما پدرمادرها باید حواسمون جمع باشه ه بچه ها چه بازیهایی می کنند.مثلا" اگر بازی داستانهای شاهنامه یا آریو برزن یا آرش کمانگیر بود خوب بچه ها به اینها هم علاقه نشون میدادن.چه بسا که الکو هم میگرفتن.
امیدوارم هممون آگاه باشیم

سلام .همینطوره .خیلی ناراحت شدم.وقتی فهمیدم این انگری بیردز از کجا و با چه نقشه ای اومده و تو ذهن و فکر خودمون و بچه هامون ریشه کرده.اما ما ایرانی هستیم به خواب هم نمی بینند که...

مامان محمد و ساقی
10 اسفند 91 21:19
عزیزم در مورد اون پست هم ممنون کهوقت گذاشتی و نظر دادی.استفاده کردم گلم


امیدوارم چیزی که گفتم به درد بخور بوده باشه.موفقیت محمد و ساقی عزیز رو همیشه از خدا خواستارم
مامان هستی
11 اسفند 91 1:27
ممنون مامان مهدیار عزیز
شما به من لطف دارید...‏ ‏

خواهش می کنم عزیزم.ببوس کوچولوها رو
مامان محمد و ساقی
12 اسفند 91 18:31



فدای تو دوست خوب
مامان پریاگلی
13 اسفند 91 0:11
ما چه خوش خیالیم و دشمن چه قدر حساب گر


مامان محمد و ساقی
13 اسفند 91 20:40
خصوصی


دیدم.ممنونم عزیزم
مامان امیرعلی جیگر
14 اسفند 91 17:37
منم بازیشو انجام دادم وهنوز به مراحل آخرش نرسیدم.
دقیقا این خارجیا دست میزارن رو نقطه ضعفمون.
حالا هم که تو سرزمینمون بلبشویی راه افتاده که راس و ریس کردنش با حضرت فیله.

خدا خودش هممونو نجات بده


خدا لعنتشون کنه.ولی ما رو دست کم گرفتنه ها.با این کاراشون خودشون هی خوارتر می کنن
فائزه_مامان مهدیار
15 اسفند 91 18:09
سلام مامان مهدیار جالب بود من که اهل بازی کامپیوتری نیستم اما توی لپ تات خواهرم بازیشو دیدم
و جالبتر اینکه اصلا از لباسهایی با این شکل خوشم نمیومد
راستی چرا جواب خصوصیمو ندادی؟


سلام عزیزم.شرمنم به خدا من الان دیدم به خدا .رسیدم خدمتتت.خصوصیت رو چک کن.
واسه انگری بیردز هم وقتی ببینی پاره تنت تمام خواب و خوراکش شده انگری بیردز تو هم ناخواسته عاشقش میشی دیگه ولی الان خدا رو شکر دارم روش کار کنم که اونم مثه من متنفر بشه از این پرنده لعنتی
مامان هستی
16 اسفند 91 0:57



فائزه مامان مهدیار
16 اسفند 91 11:52
خصوصی


نگاه کردم عزیزم.منم امیدوارم همینطور که تو میگی بشه دوست خوبم
مامان هستی
16 اسفند 91 22:45
مامان مهدیار عزیز,‏ ممنون که بهم سر می زنی.
راستی مطلبی رو که در صفحات جداگانه گذاشته بود خوندی؟
مربوط بازی های دیگر است.‏ خیلی جالبه...
می تونی آدرس من رو پایین مطلب بذاری بقیه هم بخونن ‏
واقعا تامل برانگیزه...


خواهش می کنم عزیزم.آره خوندم چشم حتما همین کار رو می کنم
مامان کوثری
18 اسفند 91 21:00
واقعا جای تاسف داره ولی من بازی کردم همچین مراحلی نداشته خیلی تعجب کردم شاید ورژن جدیدی باشه
بیشتر از این شوکه شدم که شما تم تولدش رو انگری برد سفارش دادین الان چه کار کنم ادامه ندم؟


منم به این مرحله نرسیدم و ولی آقای همسری تا آخرین مرحله رفته و همچین چیزی رو دیده بود.متاسفانه این مال قبل از خوندن این مطلب بود.اومدم به خدمتتون عرض کردم دلیلشو.ممنون میشم تم رو عوض کنید
مامان هستی
19 اسفند 91 7:47
قالب جدید مبارک. خیلی قشنگه...


ممنون عزیزم.هرچی باشه از انگری بیردز بهتره
مامان محمد و ساقی
19 اسفند 91 11:23

خونه تکونی تموم شد؟؟؟


خدارو شکر تموم شد.اما چه فایده داره خونه تکونی اونم با وجود مهدیار.تمیزی واسه یه ساعته .تو تی ثانیه همه جا رو می کنه افتضاح
مامان امیرعلی جیگر
20 اسفند 91 11:28

تو هم که دسه کمی از من نداری خوب دختر تو چرا پسته جدید نمیزاری حداقل من یه پسته آبگوشتی به قوله مینا گذاشتم که




اااا راس می گی ها.الان میام به خاطر تو هم که شده یه پست آبگوشتی مثه مال تو میذارم
mamane po0ochon
20 اسفند 91 15:37
kheili pesare nazi dari.ishala salem bashe


mamnoonam azizam.nazare lotfete
نانا و نینی جون
20 اسفند 91 18:40
سلام ابجی نازم
یه فانوس تو دستمه
ولی نیازمند دعام
پس بیا دستو بنده به من تا با هم باشیم
دلم میخواد امشب از ته دلت برای من و اونایی که منتظر یه معجزه درونین دعا کنی


سلام عزیز دلم.الهی که تا همیشه فانوست نورانی باشه و محتاج ناکس نگردی.چشم گلم اگه لایق باشم حتما