مهديارمهديار، تا این لحظه: 14 سال و 10 روز سن داره

مهدیار نفسمونه

مهدیار در جشن بادبادک ها

1391/12/7 7:36
نویسنده : مامانى مهديار
1,061 بازدید
اشتراک گذاری

براي مهديارم

جمعه ي گذشته تو پارک دانشجو جشن بادبادک ها برگزار شد.خواستيم واست يه بادبادک درست کنيم اما به دليل اشتباه بابايي ما نتوستيم يه بادبادک خوشکل واسه گل پسري درست کنيم .اما بابايي قول داد که تو يه فرصت مناسب حتما جبران کنه عزيزم.

 مهدیار و دایی جان

اینجا هر کاری کردم تو نرفتی با آقا شیره عکس بگیر

من می ترسم

قیافه مهدیار وقتی خواستم که بره پیش آقا شیره تا ازش عکس بگیرم

آقا شیره منو می خوره

اینجا داری به بادبادک های توی آسمون نگاه می کنی

مهدیار و بادبادک ها

مهدیار رفته کمک آقای مجری

مهدیار مجری کوچولو

مهدیار کو؟؟؟؟؟؟؟؟

وقتی بادبادک نباشه ایطور میشه دیگه

مهدیار و ببین با این چوبش

مهدیار و بادبادک نداشته

مهدیار و بادبادکش

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان محمد و ساقی
8 اسفند 91 13:17
ای جان بادبادکش خرابه
حتما" خیلی ناراحت شده بود ولی با بادکنک سرگرم شده


آره.ولی از ترس آقا شیره هیچ نمی گفت بچم.کاش می شد همیشه این آقا شیره با ما می بود همه جا.مگه ما جرات داریم جایی بریم از دست این آقا مهدیار
آناهیتا مامانیه آرمیتا
8 اسفند 91 20:02
ماشالاچه پسردوست داشتنی داری خداحفظش کنه
متنت خیلی قشنگ بودمامانی .
گل پسرهمیشه خوابای خوب ببینی
ممنون که به ماسرزدی عزیزم


منم ممنونم که اومدی به وب مهدیارم.امیدوارم تا همیشه دوستی پایداری داشته یاشیم
پارمیدا
14 اسفند 91 15:00
سلام مهدیارجون.حتما توی جشن بهت خوش گذشته
راستی مامان جان شما جنوب زندگی میکنید که تو اسفندماه درختا اینقدر سبز و خوشکلند؟


سلام عزیزم.خیلی خوش اومدی.آره کلی خوش بهش گذشت فقط یه کوچولو که چه عرض کنم یه بزرگ از حضور اون آقا شیره وقتی پیشش بود ناراحت بود.
آره عزیزم ما خوزستانی هستم.تقریبا 120کیلومتری اهواز.ما اصلا اینجا زمستون نداریم که.کله این 12 ماه همش یک ماه اینجا هوا خوبه .بقیه دیگه گرم گرمه.امسال ما فقط 2تا بارون داشتیم.
مامان امیرعلی جیگر
14 اسفند 91 17:39
جای شکر داره که همینارو هم همراه داشته


نه بابا اینا رو از سر زمین داییش واسش پیدا کرد.خدا می دونه مال کدوم بنده خدایی بوده که باد قسمت مهدیارش کرد
پارمیدا
15 اسفند 91 0:51
ما بندرعباس زندگی میکنیم و مثل شما زمستون نداریم.حالا شما خوبه که دوتا بارون داشتید اینجا که از بارون خبری نبوده و نیست و فکر کنم نخواهد بود.خوشحالم از اشناییتون


باعث افتخارمه عزیزم.بندر عباس و شجریاش عشقه.ببوس پارمیدا جونمو